بنا به تعریف، بازار پولبازاری برای دادوستد پول و دیگر داراییهای مالی جانشین نزدیک پول است که سررسید کمتر از یکسال دارند. همچنین میتوان از بازار پول به عنوان بازار ابزارهای مالی کوتاه مدت با ویژگی اندک بودن ریسک عدم پرداخت، نقدشوندگی و ارزش اسمی زیاد نام برد. تمرکز فعالیت این بازار در استفاده از ابزارهایی است که به اشخاص و بنگاههای تجاری این امکان را میدهند که به سرعت نقدینگی خود را به میزان مطلوب درآورند. دلیل عمدة نیاز واحدهای اقتصادی به بازار پول، عدم همزمانی دریافت پول و انجام مخارج است. هر چند این امکان برای واحدهای اقتصادی وجود دارد که مستقل از دریافت وجوه نقدی، برای انجام مخارج برنامهریزی شدة خود، منابع پولی نگهداری کنند. اما این امر متضمن هزینهای به شکل نرخ بهره است و بنگاههای اقتصادی با هدف حداقل کردن این هزینه، تلاش میکنند که کمترین منابع مالی ممکن را برای انجام دادوستدهای روزانه نگهداری کنند. برای این منظور، آنها ترکیبی از منابع نقد و ابزارهای مالی بازار پول با ویژگی نقدینگی بالا و هزینه و ریسک به نسبت اندک را مورد استفاده قرار خواهند داد. بازار پول یک بازار سازمان یافته نیست. به عبارت دیگر محل جغرافیایی خاصی برای بازار پول در نظر گرفته نمیشود و به طور کلی بانکها، مؤسسات اعتباری غیربانکی و سایر مکانهایی که دادوستد ابزارهای مالی بازار پول در آن انجام میشود، تشکیلدهندة بازار پول هستند. مشارکت کنندگان در بازار پول، افراد یا واحدهای دارای مازاد نقدینگی هستند که به عنوان پس اندازکننده از طریق مستقیم یا غیر مستقیم منابع خود را با سررسیدهای کوتاه مدت در اختیار واحدهای نیازمند منابع مالی قرار می دهند. به عبارتی، مهمترین رسالت بازار پول ایجاد تسهیلات برای واحدهای اقتصادی به منظور تأمین نقدینگی- به معنای کوتاه مدت آن- و نیز تأمین سرمایه در گردش است.
ابزارهای بازار پول
اسناد خزانه : اسناد خزانه، اوراق بهادار کوتاه مدتی هستند که توسط دولت منتشر میشوند و سررسید آنها بهطور معمول سه ماه، شش ماه و یکسال است. این اسناد هنگام فروش به صورت تنزیل شده (به مبلغی کمتر از مبلغ اسمی) به فروش میرسند و در تاریخ سررسید، دارنده آن مبلغ اسمی سند را دریافت میکند. پس در ردیف ابزارهای تنزیل شده بازار پول قرار میگیرند.
انتشار و بازخرید این اوراق توسط بانک مرکزی و به نمایندگی از دولت انجام میشود. مهمترین ویژگی اسناد خزانه، ریسک اندک آن است. سرمایهگذاری که وجوه خود را در اسناد خزانه سرمایهگذاری میکند مایل به پذیرش کمترین ریسک ممکن است. به همین دلیل این اسناد از بازده نسبتاً پایینی برخوردارند. اسناد خزانه عمدتاً توسط مؤسسات سرمایهگذاری که بهدنبال سرمایهگذاری موقت در مکانی مطمئن هستند، خریداری میشود.
پذیرش بانکی : پذیرش بانکی که دستور پرداخت مبلغ معینی به حامل آن در تاریخ معینی است، از جمله قدیمیترین و کوچکترین (از نظر حجم و مبلغ) ابزارهای بازار پول به شمار میرود. اگر چه این ابزار مالی از قرن دوازدهم مورد استفاده واقع شده است، اما تا سالهای دهه شصت که حجم تجارت بینالملل افزایش فوقالعادهای یافت، یک ابزار مهم در بازار پول به شمار نمیرفت.
در هر حال این ابزار به منظور تأمین مالی کالاهایی که هنوز از فروشنده به خریدار منتقل نشده است مورد استفاده قرار میگیرد. بدینترتیب که این اوراق توسط یک مؤسسه تجاری و در وجه یک بانک تجاری خصوصی کشیده میشود و وقتی که بانک مزبور آن را مهر نماید (یعنی بپذیرد) به عنوان یک پذیرش بانکی شناخته میشود. به عنوان مثال، فرض کنید که شرکت “الف” در ایران میخواهد کالایی را از شرکت “ب” در ژاپن خریداری نماید. شرکت ژاپنی از آنجا که شناختی نسبت به شرکت ایرانی طرف قرارداد خود ندارد، لذا تمایلی به ارسال کالا پیش از دریافت پول نخواهد داشت. از طرف دیگر، شرکت ایرانی نیز تمایلی به پرداخت پول قبل از دریافت کالا را ندارد. در چنین شرایطی، این شرکت تجاری میتواند با انتشار اوراق پذیرش بانکی موجبات تحقق معامله را فراهم سازد. اگر چه پذیرش بانکی، در ابتدا به منظور تأمین مالی محموله کالای انتقال یافته در سطح بینالملل مورد استفاده قرار میگرفت، اما امروزه از این ابزار به منظور تأمین مالی محموله کالاهای داخلی، ذخیرهسازی اقلام اصلی کالاهای داخلی و خارجی قابلعرضه در بازار و تهیه اعتبار به منظور مبادلة دلار برای بانکهای کشورهای معین نیز مورد استفاده قرار میگیرد. پذیرش بانکی منافع مستقیمی برای بانکها نیز ایجاد میکند. به این ترتیب که بانک بدون استفاده از ظرفیتهای خلق اعتباریاش، قادر به حمایت از نیازهای اعتباری مشتریان خود خواهد بود.
پذیرش بانکی از بازار ثانویة بسیار مناسبی برخوردار است، که دلالان، بانکهای مرکزی خارجی و بانکهای داخلی از مهمترین فعالان آن هستند.
اوراق تجاری : نوعی اوراق قرضه کوتاه مدت – با سررسید ۲۷۰ روز یا کمتر – است که توسط شرکتهای مالی و مؤسسات غیرمالی منتشر میشود. اوراق تجاری برای شرکتهایی که در کوتاه مدت به وجه نقد نیاز دارند، ابزار مالی مؤثری محسوب میشود. همچنین این اوراق میتوانند به عنوان راهکار تأمین مالی میان مدت و حتی دراز مدت نیز مورد استفاده قرار گیرند. در این حالت، شرکت، اوراق تجاری جدید را به قصد پرداخت بدهیهای سررسید شده قبلی خود منتشر میکند. البته در سالهای اخیر بازار اوراق تجاری به طور فزاینده توسط بانکهای تجاری به عنوان منبع وجوه قابل استقراض مورد استفاده قرار گرفته است.
اوراق تجاری بدون پشتوانه هستند و معمولاً بازپرداخت آنها به وسیله دارایی خاصی تضمین نمیشود. هر چند که بنگاههای فروشنده این اوراق، میبایست دارای خطوط پشتیابی کننده از طرف بانکهای تجاری باشند. در اکثر کشورها دسترسی به این بازار قانونمند است و تنها بنگاههایی که در بورس اوراق بهادار پذیرفته شده و از حداقل سرمایه تعیین شدهای برخوردار باشند، میتوانند به انتشار اوراق تجاری اقدام کنند. اوراق تجاری همانند اسناد خزانه، به صورت تنزیل شده به فروش میرسند و بازده آنها به روش نرخ تنزیل محاسبه میشود.
اوراق تجاری بر خلاف اسناد خزانه، بازار دست دوم قابلتوجهی ندارند و این عامل باعث کاهش قدرت نقدشوندگی آن شده است. این اوراق به دو دسته عمده تقسیم میشوند:
دسته اول، اوراقی هستند که توسط شرکتهای بزرگ و معتبر منتشر میشوند. که بهطور مستقیم و بدون نیاز به کارگزاران و معاملهگران به خریداران ابزارهای مالی فروخته میشوند.
دسته دوم، که توسط شرکتهای کوچکتر اما خوشنام و معتبر منتشر میشوند و از طریق معاملهگران و کارگزاران به مشتریان فروخته میشوند. نرخ بهره این دسته از اوراق معمولاً بیشتر از اوراق منتشر شده توسط شرکتهای بزرگ است که علت آن ریسک بیشتر و همچنین وجود هزینههای دادوستد توسط معاملهگران است.
انتشار اوراق تجاری به طور معمول توسط یک فروشنده خاص، برای مثال شعبه یک بانک تجاری، انجام میشود و بازخرید آن هم اغلب به عهده فروشنده است.
اوراق تجاری مزیتهای عمدهای برای فروشندگان و خریداران به همراه دارند و به همین دلیل بازار آن در سالهای اخیر رشد سریعی را شاهد بوده است. امتیاز مهم این اوراق برای فروشندگان، کمتر بودن هزینه آن نسبت به استقراض از بانکهای تجاری است. همچنین اوراق تجاری به دلیل بازده بالاتر نسبت به اسناد خزانه و همچنین همخوانی سررسید آن با نیازهای سرمایهگذاران، از جذابیت خاصی برای مشتریان برخوردار است.
بزرگترین بازار اوراق تجاری در جهان مربوط به ایالات متحده آمریکاست. به طوری که حجم دادوستد در آن نزدیک به ۸۰ درصد مبادلات جهان را تشکیل میدهد. پس از آن، بازار کشورهای اروپایی قرار دارند که به رغم جوان بودن، طی سالهای اخیر رشد قابلملاحظهای داشتهاند.
گواهی سپرده: گواهی سپرده جوانترین و در عین حال از مهمترین ابزارهای بازار پول به شمار میرود. این گواهی از اوایل دهه ۱۹۶۰ میلادی مطرح شد و به دلیل انعطافپذیری، تنوع و بازار دست دوم سازمان یافته، به سرعت گسترش یافت. بهگونهایکه هم اکنون از مهمترین منابع تأمین مالی بانکهای تجاری و همچنین از اجزا مهم پرتفوی سرمایهگذاران به شمار میرود.
گواهی سپرده، سندی است که توسط یک مؤسسه سپردهپذیر – بهطور معمول یک بانک – در قبال مبلغ مشخصی پول که نزد آن سپرده شده، منتشر میشود. این گواهی دارای سررسید و همچنین نرخ بهره معین است. این نوع سرمایهگذاری در واقع دو مزیت عمده دارد، نخست اینکه سرمایهگذار میتواند به دقت بازده پول خود را محاسبه کند. دوم، زمان سررسید اصل و بهره گواهی نیز مشخص است.
در یک دستهبندی کلی، گواهیهای سپرده به دو بخش قابل انتقال و غیرقابل انتقال تقسیم میشوند. دارنده گواهی سپرده قابلمعامله میتواند آن را قبل از تاریخ سررسید در بازار دست دوم به فروش برساند. به همین دلیل این گواهیها از نقد شوندگی بالایی برخوردار هستند، زیرا دارنده آن در صورت نیاز به پول نقد میتواند آن را در بازار دست دوم به فروش برساند. اما گواهیهای غیرقابل مبادله، قابل فروش مجدد نیستند و دارندگان آن در صورت نیاز به وجه نقد تنها میتوانند به مؤسسه سپردهپذیر مراجعه و با تحمل جریمه در نظر گرفته شده، سپرده خود را از مؤسسه خارج کنند. حداقل دوره سررسید گواهیهای سپرده هفت روز و حداکثر آن نامحدود است. اما در عمل بیشتر گواهیهای سپرده با سررسید کمتر از یکسال منتشر میشوند و در بین آنها، گواهیهای سه ماهه و شش ماهه از عمومیت بیشتری برخوردارند. گواهیهای سپرده قابلمعامله براساس ارزش اسمی به دو دسته گواهیهای بزرگ و گواهیهای کوچک تقسیم میشوند. برای نمونه در آمریکا ارزش اسمی گواهی سپردهی بزرگ بیشتر از یک میلیون دلار و ارزش اسمی گواهی سپرده کوچک کمتر از یک میلیون دلار است. گواهیهای سپرده بزرگ اغلب به وسیله بانکها، صندوقهای سرمایهگذاری، سرمایهگذاران نهادی (مؤسسات سرمایهگذاری) و صندوقهای بازار پول خریداری میشوند، در حالی که اغلب مشتریان گواهیهای سپرده کوچک، اشخاص هستند. همچنین نرخ بهره گواهی سپرده کوچک، کمتر از گواهی سپرده بزرگ است.
به طور معمول گواهی سپرده قابلمعامله، براساس بازار در نظر گرفته شده برای فروش، به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم میشود. نوع داخلی این گواهیها برای فروش در داخل کشور و نوع خارجی آن برای فروش در کشورهای دیگر به صورت ارزی منتشر میشوند. گواهیهای سپرده ارزی خود به دو دسته بانکی و یورو تقسیم میشوند که این امر به دلیل اهمیت و جایگاه بازار ایالات متحده آمریکا و اروپا در بازار پول جهان است. گواهیهای سپرده ارزی که به قصد فروش در آمریکا منتشر میشوند به نام گواهیهای سپرده بانکی و گواهیهای سپردهای که برای فروش در اروپا منتشر میشوند به گواهیهای سپرده یورو معروفند. بدیهی است که این گواهیها برای فروش در مناطق دیگر جهان نیز منتشر میشوند که به دلیل اهمیت کمتر، نام استانداردی برای آنها وجود ندارد. همچنین نوع دیگری از گواهیهای سپرده وجود دارند که توسط مؤسسات اعتباری غیربانکی منتشر میشوند و به نام گواهیهای سپرده اعتباری معروف هستند.
نهادهای بازار پول
بانک مرکزی و دیگر واسطههای مالی بانکی از قبیل، بانکهای تجاری و مؤسسات اعتباری غیربانکی از مهمترین نهادهای بازار پول به شمار میآیند. در کنار این واسطههای مالی، شرکتهای تجاری، دولت و مؤسسات دولتی، صندوقهای سرمایهگذاری، کارگزاران و معاملهگران و در نهایت سرمایهگذاران نیز نقش مهمی در این بازار ایفا میکنند.
در بازار سرمایه اوراق بهادار با سررسید بیشتر از یک سال به فروش می رسد. با در نظر گرفتن این واقعیت که پسانداز و سرمایهگذاری برای رشد اقتصاد حیاتی هستند، بازار سرمایه پلی است که پسانداز واحدهای اقتصادی دارای مازاد را به واحدهای سرمایهگذاری که بدان نیازمندند انتقال میدهد. بنابراین بازار سرمایه، واحدهای پساندازی و سرمایهگذاران را با یکدیگر ارتباط میدهد. از طرف دیگر سازوکارهای تعبیه شده در این بازار از طریق رشد حجم پسانداز و سرمایهگذاری، رشد اقتصادی را تسریع میکنند. استفاده از بازار سرمایه برای تأمین مالی مخارج دولت نیز از جمله قدیمیترین و متداولترین شکل مبادلات مالی است. اتکای دولتها به بازار سرمایه در اغلب اقتصادهای مدرن نه تنها از این جهت مهم است که دولتها غالباً اوراق بدهی منتشر میکنند تا بخش عمده هزینههای خود را تأمین مالی نمایند، بلکه استقراض دولت غالباً حجم عظیمی از کل وجوه عرضه شده در بازار توسط وامدهندگان را جذب میکند.
ابزارهای بازار سرمایه
الف – ابزارهای تأمین مالی دراز مدت
سهام: سهام صرفنظر از شکل آن، نشاندهنده منافع مالک در شرکت است و از آنجاکه طلب و ادعای سهامداران در مورد داراییهای شرکت در مرحله آخر تمام طلبها قرار دارد، منافع سهام به عنوان “منفعت باقیمانده” شناخته میشود.
سهام عادی: سهام عادی نوعی ابزار سرمایهگذاری است که نشانگر مالکیت دارنده آن در یک شرکت سهامی است و به دو دسته سهام با نام و سهام بینام تقسیم میشود.
سهام ممتاز: سهام ممتاز نوعی اوراق بهادار است که دارنده آن نسبت به درآمدها و داراییهای شرکت، حق یا ادعای محدود و معینی دارد. این سهام زمانی منتشر میشود که هزینه سهام عادی بالاتر باشد.
اوراق قرضه: اوراق قرضه اسنادی هستند که به موجب آنها ناشر متعهد میشود مبالغ معینی (بهره سالانه) را در فاصلههای زمانی مشخص به دارنده پرداخت کند و در سررسید، اصل مبلغ را بازپرداخت کند.
اوراق مشارکت: اوراقی است که سود علی الحساب دارد و صادر کننده اوراق متعهد می شود اصل پول و سود قطعی را در تاریخ معین پرداخت کند.
ب – ابزارهای ویژه مدیریت خطر
علاوه برکارکرد تأمین مالی واحدهای اقتصادی دارای کسری، مقابله با ریسک همراه با سرمایهگذاری و به ویژه ریسک ناشی از نوسانهای قیمتی از دیگر کارکردهای مهم بازار سرمایه است. این کارکرد بازار سرمایه، از طریق بهکارگیری ابزارهایی تحت عنوان ابزارهای مشتق انجام میشود. اطلاق مشتق به این ابزارها به آن دلیل است که ارزش این ابزارها براساس، ارزش اوراق یا داراییهای دیگر تعیین میشود و در واقع مشتق از داراییهای دیگر است. معاملهگران این ابزارها، برآنند که با پذیرش هزینهای اندک، از ریسک زیاد نوسان قیمت اجتناب کرده و آن را به سایر سرمایهگذاران منتقل کنند. مهمترین ابزارهای مشتق بازار سرمایه عبارتند از:
قراردادهای اختیار معامله
اختیار معامله قراردادی دوطرفه بین خریدار و فروشنده است که براساس آن خریدار قرارداد حق (نه الزام و تعهد) دارد که مقدار معینی از دارایی مندرج در قرارداد را با قیمت معین و در زمانی مشخص بخرد یا بفروشد. بنابراین براساس این قرارداد، دو طرف توافق میکنند که در آینده معاملهای انجام دهند. در این معامله خریدار اختیار معامله، در ازای پرداخت مبلغ معینی، حق خرید یا فروش دارایی مندرج در قرارداد را در زمانی مشخصی با قیمتی که هنگام بستن قرارداد تعیین شده است، به دست میآورد. از طرف دیگر، فروشنده قرارداد اختیار معامله، در مقابل اعطای این حق به خریدار با دریافت مبلغ معینی هنگام عقد قرارداد، براساس مفاد قرارداد، آماده فروش دارایی مذکور است. چنانکه از تعریف قرارداد اختیار معامله پیداست، دارنده قرارداد (خریدار) در اعمال حق خود مختار است و به عبارت دیگر هیچ تعهد و الزامی ندارد و در صورت صرفنظر وی از اجرای قرارداد، مبلغی را که در ازای این حق، پرداخته است از دست میدهد. از طرف دیگر فروشنده در صورت خواست خریدار، مجبور به اجرای قرارداد است. قراردادهای اختیار معامله به دو دسته طبقهبندی میشوند:
الف – قرارداد اختیار خرید
دارندة این نوع اختیار معامله، حق دارد که مقدار معینی از دارایی مندرج در قرارداد را با قیمت مشخصی – به قیمت توافقی– در دوره زمانی معینی بخرد.
ب – قرارداد اختیار فروش
این قرارداد به دارنده حق میدهد که مقدار معینی از دارایی مندرج در قرارداد را با قیمت توافقی در دوره زمانی مشخصی بفروشد. درحالیکه خریدار قرارداد اختیار خرید، به امید افزایش قیمت آن را میخرید، خریدار قرارداد اختیار فروش پیشبینی میکند که قیمت در آینده کاهش خواهد یافت.
قراردادهای آتی
تمامی انواع کالا را میتوان هر روز در بازار آنی (نقد) دادوستد کرد. در این بازارها، خریدار و فروشنده برای تحویل آتی کمیت و کیفیت مشخصی از یک کالا، با یکدیگر به توافق میرسند. وقتی قیمت آتی دادوستد، نوسان داشته باشد، معاملهگران با ریسک (خطر) روبرو خواهند بود؛ زیرا ارزش موجودی آنها ممکن است بهطور چشمگیری تغییر یابد. برای ایمن شدن در برابر تغییرات ناگهانی قیمت، خریداران و فروشندگان میتوانند به بازار تحویل آتی روی آورند که در آن قراردادهای تحویل آتی برای تحویل کمیت و کیفیت مشخصی از یک کالا با یک قیمت مشخص در یک زمان معین تنظیم میشود.
براساس این قرارداد، خریدار متعهد میشود که مقدار مشخصی از یک کالا را در تاریخ معین با قیمت معینی از فروشنده تحویل بگیرد و فروشنده متعهد میشود که کالای مورد نظر را براساس مفاد قرارداد در همان تاریخ و با همان قیمت به خریدار تحویل دهد. در سررسید قرارداد تحویل آتی، فروشنده با دریافت قیمت، کالای موضوع قرارداد را به خریدار تحویل میدهد و تسویه انجام میشود. به عبارت دیگر، تسویة قراردادهای آتی به صورت تحویل فیزیکی کالا است.